جستجوی شما نتیجه‌ای نداشت.

جاودانگی

قیمت:
270,000 تومان
مشخصات کتاب جاودانگی
کشور مبدا
تعداد صفحات
454 صفحه
شابک
9789651411007
سال خلق اثر
1990
سال انتشار
1371
قطع
رقعی
جلد
نرم
نوبت چاپ
1
این کتاب در یک نگاه

کتاب جاودانگی با عنوان انگلیسی «Immortality» اثر میلان کوندرا، نویسنده‌ی محبوب اهل چک است. کوندرا این کتاب را در سال 1988 به زبان چکی نوشت و در سال 1990 برای نخستین‌بار به زبان فرانسوی منتشر کرد. می‌توان گفت موضوع اصلی این اثر در مقایسه با دیگر آثار قبلی او که مضمونی سیاسی دارند، کمی فلسفی‌تر است. جاودانگی توانست پس از انتشار توجه منتقدان و مخاطبین زیادی را به خود جلب کند. ترجمه‌های مختلفی از این اثر روانه بازار شده است. از بهترین ترجمه‌های این کتاب، ترجمه حشمت‌الله کامرانی است که توسط نشر علم در 454 صفحه منتشر شده است.


بیشتر بخوانید

دیگر ناشران کتاب «جاودانگی»

خلاصه کتاب جاودانگی

جاودانگی از سه داستان اصلی و چند داستان فرعی تشکیل شده است. اصلی‌ترین داستان به زندگی خانوادگی پل، اگنس و دخترشان بریژیت می‌پردازد. لارا، خواهر اگنس، به پل علاقه‌مند است. اولین داستان جاودانگی ماجرای رقابت میان این دو زن است و کوندرا به مسئله‌ عشق و جنسیت می‌پردازد؛ مسئله‌ای که همیشه برای او دارای اهمیت بوده است. ماجرای بعدی داستان علاقه‌مند شدن بریژیت به گوته، شاعر آلمانی در سن سالمندی‌ست. نویسنده در داستان سوم، مکالمه‌های میان راوی داستان و پروفسور آوناریوس را روایت می‌کند. این کتاب سرشار از مضامین فلسفی و روان‌شناختی‌ست و در خلال این داستان‌ها به مفاهیم عمیق وجودی از جمله تنهایی، مرگ، پوچی و همچنین مفاهیم دیگری همانند عشق و زندگی پرداخته شده است. طنز ظریف و هوشمندانه‌ی کوندرا نیز جذابیت کتاب را چندبرابر کرده است.

نظر خوانندگان در سراسر دنیا درباره کتاب جاودانگی چیست؟

مجله نقد کتاب کوکوس (Kirkus Reviews) این اثر را «داستانی فوق‌العاده پرظرافت و احساس‌برانگیز» توصیف کرده است. «نثری شوخ‌طبعانه و بسیار قوی که خواندن آن در عین حال که برای مخاطب بسیار لذت‌بخش است، می‌تواند چالش‌برانگیز نیز باشد.» جاناتان یاردلی از «دنیای کتاب واشنگتن پست» نظر خود را درباره‌ی کتاب پیچیده‌ی میلان کوندرا این‌گونه بیان کرده است.

سم، از دیگر خوانندگان این کتاب در سایت گودریدز، توصیف دقیقی از آن ارائه داده است: «میلان کوندرا در کتاب جاودانگی معجزه کرده است. از همان صفحات ابتدایی کتاب توانستم با داستان همراه شوم و این نشانه‌ی خوبی‌ست. داستان به شکلی جذاب و غیرمنتظره شروع می‌شود. راوی روی صندلی حصیری در کنار استخری نشسته که زنی میانسال را در حال بیرون آمدن از آب می‌بیند. زن برای نجات غریق دست تکان می‌دهد و رمان از این‌جا آغاز می‌شود. هر چه داستان رو به جلو می‌رود، فوق‌العاده‌تر می‌شود. خواندن آثار میلان کوندرا، به‌خصوص جاودانگی و «بار هستی» را به همه پیشنهاد می‌کنم.»

جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند

جاودانگی از درون‌مایه‌ی فلسفی عمیقی برخوردار است. در قسمتی از کتاب آمده: «تو مرا از روی صورتم می‌شناسی، تو مرا به عنوان یک صورت می‌شناسی و هیچ‌وقت جور دیگری نشناخته‌ای. بنابراین هرگز به ذهن تو نیامده که صورت من خود من نیست. فقط زندگی در جهانی را تصور کن که در آن آینه نباشد. تو درباره صورتت خیال‌بافی می‌کنی و تصورت این است که صورتت بازتاب آن چیزی است که در درون تو است. و بعد وقتی که چهل ساله شدی، کسی برای اولین بار آینه‌ای در برابرت می‌گیرد. وحشت خودت را مجسم کن! تو صورت یک بیگانه را خواهی دید. و به‌روشنی به چیزی پی خواهی برد که قادر به پذیرفتنش نیستی: صورت تو خود تو نیست.»

در بخش دیگری از کتاب می‌خوانیم: «شخص جز تصویر خودش هیچ‌چیز دیگری نیست. تا وقتی ما با دیگران زندگی می‌کنیم، ما تنها آن چیزی هستیم که اشخاص دیگر ما را چنان می‌بینند. آیا میان خویشتن خویش و خویشتن دیگری میانجی مستقیم دیگری غیر از چشم‌ها وجود دارد؟ آیا عشق بدون آنکه با دلواپسی تصویرمان را در ذهن معشوق دنبال کنیم، امکان دارد؟ وقتی که دیگر دلواپس آن نباشیم که در چشم محبوب‌مان چگونه دیده می‌شویم، معنایش این است که دیگر عاشق نیستیم. خود ما صرفاً یک توهم، غیرقابل درک و توضیح‌ناپذیر و درهم است. حال آن که یگانه واقعیت که به سادگی قابل فهم و توضیح‌پذیر است، همانا تصویر ما است در چشمان دیگران و بدتر از همه این‌که تو صاحب آن نیستی.» می‌توان فلسفه و نوع نگاه کوندرا به زندگی را در لا‌به‌لای جملات رمان جاودانگی یافت: «من احساس می‌کنم پس هستم، حقیقتی است بسیار بسیار معتبرتر و در مورد هر موجود زنده به کار می‌رود. از نظر فکری، خویشتن من با خویشتن تو تفاوت اساسی ندارند. افراد بسیار، اندیشه‌های کم: همه ما کم و بیش مثل هم فکر می‌کنیم و افکارمان را با یکدیگر مبادله می‌کنیم، از هم وام می‌گیریم و از یکدیگر می‌دزدیم. اما وقتی کسی پایم را لگد کند، فقط احساس درد می‌کنم. در اینجا بنیاد خویشتن، فکر نیست، بلکه رنج است که بنیادی‌ترین همه احساس‌ها است. حتی وقتی یک گربه درد می‌کشد نمی‌تواند به خویشتن یگانه و تبدیل‌ناپذیر خود تردید کند. در رنج و درد شدید جهان محو می‌شود و هر یک از ما با خویشتن خویش تنها می‌شود. در واقع رنج پرورشگاه خودمحوری است.»

درباره نویسنده کتاب جاودانگی

میلان کوندرا -نویسنده معاصر- متولد جمهوری چک است. کتاب‌های او بین مردم در کشورهای مختلف دنیا طرفداران زیادی دارد. او در 46 سالگی به فرانسه تبعید شد و کمی بعد، به تابعیت آن کشور درآمد. بعد از نگارش کتاب جاودانگی به زبان چکی، تصمیم گرفت به‌جای ترجمه، مستقیماً به فرانسوی بنویسد. کوندرا یکی از پرافتخارترین نویسنده‌ها به شمار می‌آید. او در سال ۱۹۸۷ جایزه‌ ملی اتریش برای ادبیات اروپا را دریافت کرد.

همچنین موفق به کسب جایزه‌ بین‌المللی «هاردر» در سال 2000 و برنده بیستمین جایزه ادبی «کافکا» در سال 2020 شد. در سال 2007 نیز جایزه‌ ملی ادبیات جمهوری چک به این نویسنده تعلق گرفت. محبوب‌ترین رمان کوندرا «بار هستی» نام دارد. از دیگر آثار او می‌توان به «شوخی» و «جشن بی‌معنایی» اشاره کرد.

برای مشاهده موارد مرتبط می‌توانید به دسته‌بندی خرید رمان مراجعه کنید. 

دیدگاه‌های کاربران درباره‌ی کتاب «جاودانگی»
0 دیدگاه
0
(0 رای)
امتیاز شما به این کتاب:
دیدگاه خود را بنویسید:
ثبت دیدگاه
کتاب‌های پیشنهادی کتاب‌های پیشنهادی
کتاب‌های پیشنهادی خریداران این کتاب، کتاب‌های زیر را هم خریده‌اند
عضویت در خبرنامه‌ی بوک‌لند
برای اطلاع از تخفیف‌ها، فروش‌های ویژه و پیشنهادها، در خبرنامه‌ی ما عضو شوید.